نتایج جستجو برای عبارت :

دوسش داری؟

میشه آدم یکیو دوست داشته باشه بعد یهو دوسش نداشته باشه؟؟
میشه ندونی دوسش داری اصلا یا نه؟؟؟
میشه گاهی یه نفرو دوست داشت و گاهی حوصله شو نداشت؟؟
میشه یکیو دوست داشته باشی اما صبح تا شب یا حتی یکی دو روز پشت سر هم هیچ خبری ازش نگیری؟؟
میشه یکیو دوست داشته باشی اما با یه اشتباهش کلا ازش بدت بیاد؟؟؟
به نظرم نه!
اگه اینجوری باشه فقط یه معنی داره
اونم اینه که از اولم اون آدمو دوسش نداشتی!
 
-شده در عین حال هم دوسش داشته باشی دیوونه وار هم دلتو بشکشنه و غرورتو له کنه؟
+شده
-تصمیمت چیه
+ازش متنفرم و دوسش دارم،غرورم و له میکنه و پا رو قلبم میزاره ولی هرشب خوابشو میبینم
-من برا خودت میگم اینجوری پیش بره نابود میشی،خودت میدونی...
+....
[بالشت اشکی را اونوری میکند و چشمانش را میبندد]
فکر کنم امروز دستگاه قلبم اندازه کل این 9 سالی که دارمشون( 7 سال اولی و دو سال دومی) پالس داده... امروز خودشو کشت از بس ویبره رفت و پالس داد و قلب منو متشنج کرد! :|
+ گاهی دوسش دارم گاهی ندارم. امروز دوسش نداشتم. دوست داشتم با کارور تو دستم بندازم زیر پوستم درش بیارم..  
«معنیش این نیست که دوسش نداشتم. معنیش اینه که راحت با موقعیت جدید کنار میام و خودمو خیلی اذیت نمی‌کنم. وگرنه کیه که ندونه من حاضر بودم هر کاری براش بکنم. انقدر دوسش داشتم که حاضر بودم تا آخر دنیا قدم بزنیم و اون جلو رو نگاه کنه و من نیمرخ تمرکز کرده‌اش رو...»
ونیز امام صادق ع فرمود مردی بابی ذر نوشت  ای اباذر چیزی از علم چیزی از علم بمن تحفه بده در جوابش نوشت  همانا علم بسیار است ولی اکر بتوانی بانکه دوسش داری بدی نکنی انرا بکن  انمرد گعت ایا. تا کنون کسی را دیده ای که بانکه دوسش دارد. بدی کندگفت اری  تو خودت را از همه کس بیشتر دوست داری و چون نا فرمابی خدا کنی بدان بدی. کنی بدای بد کرده ای
سلام
دوستان چند وقته سوالی ذهنم رو درگیر کرده، دوست دارم نظرتون رو بدونم، آقایون جواب بدن.
مردان با زنی که دوسش دارن ازدواج کنن خوشبخت ترن یا برعکسش، عشق یه طرفه منظورمه، من خودم نظرم اینه که مردان اگه زن شون رو دوست داشته باشن و زن دوسش نداشته باشه خوشبخت ترن تا اینکه با زنی ازدواج کنن که اون طرف عاشقه ولی مرد دوسش نداره، چون فکر میکنم مردان میگن من دوسش دارم بسه نظر طرف مهم نیست، ولی اگه زنه دوسش داشته باشه و مرد حسی نداشته باشه خیلی زنش
دوستم می گفت :
گوشیم جا مونده بود خونه خالم اینا رفتم بگیرمیهو دیدم زده 20 تا پیام خوانده نشدهتعجب کردم کسی که به من اس نمیدیباز کردم دیدیم دخترد خالم نوشته : ممد گوشیت خونه ما جام مونده بیا ببراسکله ولی دوسش دارم
وا الله چرا دوسش داره 
 از وبلاگ آیبک عزیز  این پست که میگه [اگه بی هوا بپرسی دوسش داری؟شاهد دو دسته آدم خواهی بود.یکی اون هایی که فورا میگن "کیو؟"و یکی هم اون هایی که فورا می پرسن"چیو؟". به قیافه  آدم های دسته ی دوم نگاه نکنید ،این ها خیلی طفلکی اند..] رو خونده بودم همیشه دوست داشتم یه موقع که خودم می دونم کیه این سوالو ازش بپرسم.چند شب پیش سه چهار ساعتی بود که داشتیم با هم حرف می زدیم. حالش بد بود.نصف شب حدود ساعت سه یا چهار ،داشت می گفت حالم بده.حالت تهوع دارم.استرسم
10 دی
 
صبر کردم که ننویسم این روزهارو شاید تموم بشهامروز تا عصر 3 بار دعوا کردیمداد زدمهلش دادمگریه میکرد اشک میریخت رفت زیر میز نهارخوری قایم شدی کم بعد خودش اومد بیرون اومد بغلم کنه. گفتم از جلو چشمم دور شوگفت میخاد پیشت باشمگفتم فقط برورفت پشت اپن ک هم نزدیک باشه هم جلوی چشمم نباشه. نشست همونجاحس میکنم وظیفمه یه کارایی رو بکنم. از رو وظیفه نه اینکه با عشق باشه.گفت تو بهترین مامان دنیایی ولی داد هم میزنییه حس بدیه ادم حس کنه بچه خودشو دوست ن
اگر کره ای هستید ، این یکی از بهترین سریال هاییه که دیدم
خیلی دوسش دارم
شخصیت اصلی فیلم دختریه به اسم "کیم هه جین" که در کودکی دختری زیبا و آراسته بوده اما بعد از ورشکستگی پدرش دیگه نتونسته خیلی به خودش برسه
حالا بزرگ شده و تبدیل به دختری شده که به خاطر اعتماد به نفس پایینش به خاطر ظاهرش نمیتونه با پسری که دوست داره روبرو بشه
 
این سریال پر از احساس خوبو لحظات شاد و باحاله
 
یک کاراکتر توشه به اسم " کیم شین هیوک " که بازیگرش یکی از ستاره های گروه
تو این روزهای نسبتا سخت و بد (از همه لحاظ )یکی از چیز هایی که خیلی دوسش دارم و بهم کمک میکنه تا همه چیز رو درک کنم موزیک هست.البته نه هر موسیقی ؛ یک خواننده هست که واقعا دوسش دارم و توی صداش دارو داره.
محمدرضا شایع. البته این به خاطر این نیست که اسم هامون یکیه به خاطر اینکه توی موزیکاش چرت و پرت نمیگه و قشنگ باهات دردودل میکنه.
از خودش به عنوان پروردگار قلم یاد میکنه ولی ازش به عنوان پروردگار خالی یاد میکنم.
(احتیاج دارم بهم اعتماد کنی بدون امضا
وقتی وارد دنیای یه زبان جدید میشم یه چیزی برام خیلی جذابه. اسم ها.
اسم هایی که هیچ پیش زمینه ای درموردشون ندارم. نمیدونم قدیمی ان یا جدید. نمیدونم محبوبن یا نه. نمیدونم آیا قشر خاصی از جامعه بیشتر تمایل به انتخابشون برای بچه هاشون دارن یا نه. و همه ی این ندونستن ها بهم فرصت میده که فارغ از هرچیزی، به طنینی که توی گوشم میپیچه توجه کنم. بدون اینکه بدونم "متیو" نقش اسفندیار رو توی فارسی داره یا علیرضا، چیزی معادل مجیده یا شروین، دوسش دارم.  بدون ای
خوش به حال اونایی که سخت نمیگیرن و هرکی به پستشون بخوره که بنظرشون یه ذره معیارهای همه پسند جامعه رو داره عاشقش میشن و باهمون ادامه میدن
دوس دارم از یه نفر خوشم بیاد
خسته ام از اینکه هرکی دور و برمه اونی نیست که من عاشقش باشم... دوس دارم دوسش داشته باشم.. فقط اون نباشه که دوسم داره... پس دل خودم چی؟ 
نمیخوام فقط ازدواج کنم واسه رفع تکلیف... شاداب تو همچون ازدواجی میشه یه دیکتاتور..  جالب اینجاس هرچی bossy تر هم رفتار میکنه،  بیشتر دوسش دارن.. انگار جذ
چند سال پیش، یکی از بچه‌های کلاس -سینا- که با هم رفیق بودیم، بهم گفت از شیدا -همکلاسی- خوشش اومده...من از ترم ۱، که نماینده بودم، با دختره گه‌گاهی حرف می‌زدم. صمیمی بودیم. می‌دونستم دختره از یکی از پسرا خوشش میاد... خیلی هم خوشش میاد. عاشق بود دیگه... بدجور هم عاشق بود.اما اینو به دوستم نگفتم... گفتم شیدا رو دوسش داری؟ برو بهش بگو... عاشقشی؟ برو بهش بگو...رفت گفت. و طبیعتاً، شیدا هم بهش گفته بود من آمادگی رابطه رو ندارم...بعد، سینا اومد پیشم گلایه کرد
☺️۱ لحظه تحویل سال..!☺️
 
۲ لحظه عاشق شدن..!
 
☺️۳ لحظه ای تماس از کسی که دلتون براش تنگ شده…!☺️
 
۴ لحظه دادن آخرین امتحان..!
 
☺️۵ لحظه ای که به شخصی که دوسش دارین,
نگاه کنین و ببینین اونم داشته به شما نگاه میکرده…!☺️
 
6 لحظه ای که دوستایه قدیمی و خوبت رو ببینی و بفهمی
هیچی بینتون تغییرنکرده…!!
 
☺️۷ لحظه ی لمس انگشتان نوزاد متولدشده..!!☺️
 
۸ لحظه ای از خواب بیدار شی و ببینی که هنوز وقت اضافه
برای خوابیدن داری..!!
 
☺️۹ یه شبه قشنگ,,تو خیاب
فروش کفتر کاکل به سر
کفتر کاکل به سرهای های        بال خود واکن بپرهای هایکاکلی جون این سفرهای های        این خبر از من ببرهای هایبگو با یارم، نکن آزارم        بگو برگرده، که دوسش دارمچشم به راشم من        خاطر خواشم مناون به من هر چی گفته همه باطل بود        من به اون هر چی گفتم همه از دل بوداون به من هر چی گفته همه باطل بود        من به اون هر چی گفتم همه از دل بودهمه از دل بود، همه از دل بود        همه از دل بوداون به من هر چی گفته همه باطل بو
Ashvan
Bekhand
#Ashvan
اگه دلت گرفته
اگه که ناامیدی
اگه تو اوج سختی
بازم ادامه میدی
اگه دلشوره داری 
نمیخوابی انقدر که بیقراری
 نباید ناامید باشی
 چون تو خدارو داری
تو برو زیر بارون
 نگاه به این و اون نکن و 
دستتو بگیر رو به روی آسمون 
بخند چشاتو ببند
برو پیش مادرت 
فکر کن این باره آخره 
بگو که دوسش داری 
همیشه تا آخرش 
خندید توام بخند
کمک کن به کسی که محتاجه به نون شب 
حاضره بده واسه بچش حتی جونشم
زیر نور شمع 
تو آغوش هم 
اگه خندیدن تو هم بخند 
تو برو
چیکارکنم خو؟ مگه گناه من چیه جز اینکه دوسش دارم؟ اون خودش میدونه دوسش دارم اذیتم میکنه...
بعضی وقتا انقد گریه میکنم چشمام انگاری آتیش توشه.
به دخترعمه هاش حسودیم میشه که انقدر بهش نزدیکن ولی من دورم.
میدونم اونم دوسم داره
مطمئنم که بیشتر از هرچیزی دوسم داره.
چطوری میتونه خاطراتمون و فراموش کنه؟
من که میخوام فراموشش کنم خاطره هاش میان جلو چشم و نابودم میکنن چیکارکنم خو عاشقشم.
یه روز که امتحان زبان داشتیم دستش و دراز کرد طرفم و گفت غم آخرت باش
سلام
من یه دختر 23 ساله هستم، راستش من از بچگی به یکی از آشناهامون علاقه زیادی داشتم و همیشه خودم رو کنار اون تصور میکردم، تا اینکه بزرگ شدیم و به اصرار مادرش و شاید علاقه خودش اومدن خواستگاری، اما خانواده م گفتن نه، بدون اینکه از من نظر بخوان، ولی خوب حس میکنم اصلا بهم علاقه ای نداره چون خیلی سرده باهام و دیگه بعد جواب نه هیچ اصراری نشد از طرف شون.
ولی من دوسش دارم، میدونم پسر خوبی نیست و به درد من نمی خوره، تا اینکه 6 ماه پیش یه خواستگار برام ا
"دوست داشتن"ها متفاوتند:
یک. یه جور "دوست داشتن" هست، خیلی دوس داری بهش بگیا، ولی  طرف جوری برخورد میکنه که حرفت میمونه بیخ گلوت... بجاش میگی : "یه لیوان آب لطفا"
دو. یه جور "دوست داشتن" هست، بگی یا نگی، نه به حال خودت فرقی داره نه طرف! چون اونقدر تنهایید که فقط همو دارید.
سه. یه جور "دوست داشتن" هست، که نیست! یعنی سالهاست منتظری که یکی پیدا شه و لایق این جمله باشه ... هنوزم منتظری.
چهار. یه جور "دوست داشتن" هست، گفتنی نیست، دست به کار میشی، گُل میخری واسش
HENRY - Monster
Kiss meTell me all those lies like when you miss meOpen up your heart and let your love touch meI just need it all, I've been so patient, waiting for you so longAnd if you let it go when I'm holding you closeInside my arms, in the moment with youRight now the time is wrongI've been writing these songs 'bout how I can't be with youBut I don't wanna be a monsterBut I've been here for daysDrinking too much now I want youCan't get you off my brainI won't be the one to tell you thingsAnd lie to you if you won't listen, noI'm not a monster, monster, noBut every time you kiss meTell me pretty lies about your historyI'm so tired of the back and forthTelling me that you're wanting moreI don't know what you're in this forPeople try to tell you things but you won't listen, noAnd if yo
دور تند که میگن اینه ها!اینگار همین دیروز بود که پست قبلی رو نوشتم و منتشر کردم.
خیلیییی سرعت بالاس :)))
اینطور که معلومه هنرستان تموم شد و پاشو از روی خرخره ما برداشت!
میدونین چیه اگر ازم بپرسن کدوم دوره از تحصیل بیشتر دوست داشتی حتما میگم دوره متوسطه اول(راهنمایی)اونقدر اون سال ها شیطون و رها بودیم که تکرار کردنش غیرممکن،بچه هایی که هیچ دغدغه ای نداشتن جز اینکه چطور کلاس و درس رو بپیچونن و به بهونه درس قرار مدار باهم بذارن و قایمکی برن خرید،ا
کی تنهاس الان..خیلی ها دورمن اما همیشه ی چیزی کمه
خدا جون نکنه تو ازم دلگیری ک قلبم تند میزنه گاهی اوقات
بنظرتون کی میریم سر خونه زندگیمون
هر دفعه میاد پیشم و خودمو و ذهنمو میسازم ک دوسش دارم باز میره تنها میشم
مال اونم ولی تنهام
بخاطر من داره تلاش میکنه میدونم..آره همش بخاطر منه میدونم..خیلی دوسم داره میدونم
بنظرتون کی دوباره میاد
دعا کنین کنکور قبول شم
دلم برا داداشم تنگ شده..داداش واقعیم نیس ولی دوسش دارم
آزمونم افتضاح شد داداش گفت درصداتو
از دست کسی که هیچ صنمی باهاش نداشتم...فقط زیادی دوسش داشتم..میدونی چیه رفیق؟تموم شدی..دیگه واقعا تموم شدی! هر چند که برای تو هیچ فرقی نداشت..اصلا معنی رفاقتو میدونستی؟ای بمیره این ماجده که انقدر بهت محل داد..که تهش فقط خودش شکست... 
 
 
خوش باشی رفیق..خوش...
طبق روال دیلی همیشگی 
در حال حاضر دارم فرندز می بینم
خوبی این دیلی این هست که همه فصل های یک فیلم بیرون میاد و تو دیگه لازم نیس منتظر باشی تا فصل بعد و ... :دی
فعلا فقط فصل اول رو دیدم و دو قسمت از فصل دوم
دوسش دارم
مخصوصا چندلر رو :))
رفتم سراغ گوشی اما به دلم نمیشینن! به قول مامانم تو وقتی از یه چیزی خوشت میاد دیگه هیچی به چشمت نمیاد! گوشی خودمو شاید 5سالِ که دارم هواویp8،انقدر دوسش دارم که نگو و نپرس.حقم دارم هاااا امکانات و ظاهرش برای 5سال پیش تا امروز تمام نیازهامو برطرف میکرد.(به معنای واقعی از گوشیم کار میکشم واقعیییی هاااا، یعنی چیزایی ازش درمیارم ممکنه خود فروشنده هم ندونه قابلیت گوشیِ مثال بود که عمق مطلب جا بیوفته)
الان یکم در حال اذیتِ، زود شارژتموم میکنه و هاردش
متن اهنگ مرتضی اشرفی به نام بی معرفت
رفتم گفتم اینجوری دلت برای من تنگ میشهدیدم خاطره هام هی داره کم رنگ میشهوایسا تو داری جای منو به کی امانت میدیبی معرفت مگه از این غریبه ها چی دیدیتورو جون هرکی دوسش داری بیا اینجا دارم دق میکنمبیا که با اسم تو چند ساله دارم مردمو عاشق میکنمزخمی که عشقت بزنه عمری برات درد میشهآدم با این رابطه هاست که آخرش مرد میشهدور و وریام میگن ازش بخواه برگردهطاقتم انگار طاق شد غم منو عاصی کردهبا اینکه امروز خوبی دلواپ
۱. ددر با شوهری + رفتیم پیش ی دوسش ک فست فودی داره و تصمیم گرفتیم دیگه از غذاهاش نخوریم:دی
۲. شب نشینی با خواهری [ته اینستا رو دراوردیم:دی]
۳. فیلم gemini man ـو دیدم [ will smith عزیزم توش بازی کرده .. کلا فیلم بدی نبود ولی جلوه های ویژش کامپیوتری بودنش بضی جاهاش خیلی ضایع ملوم بود]
۱. با خواهری رفتیم کفش خریدیم .. خیلیم دوسش دارم ^_^
۲. خاله جان بم گف چق بیبی شدی، هی داری جوون تر میشی [خدارو شکر که ماسک و کرم و پیگیریام تاثیرگذار بوده :ذوق مرگ:دی] [Vampire:دی]
۳. افطاری رفتیم خانوادگی بیرون+ زولبیا بامیه + کباب لقمه با برنج کره چکون:دی + نون و پنیر و سبزی تازه + دوغ خوشمزه 
برنامه نویسی سخته چون یه ذهنه قوی میخوادش..
یه ذهنی که خوب مسائلو تحلیل کنه....
با اینکه درسی بود که دوسش داشتم،ولی واقعا این درس بدرد من نمیخوره.
لامصب خیلی مثالای کثیفی تو کتاب جعفری نژاد قمی هستش.
فردا امتحان برنامه نویسی دارم ‌...ینی پاس میشم:(
 
 
کی تنهاس الان..خیلی ها دورمن اما همیشه ی چیزی کمه
خدا جون نکنه تو ازم دلگیری ک قلبم تند میزنه گاهی اوقات
کی دلش برام تنگ شده
کی دوسم داره
بنظرتون کی میریم سر خونه زندگیمون
دارم سرد میشم کم کم
ولی بین خودمون باشه..هیسسسس..!
هر دفعه میاد پیشم و خودمو و ذهنمو میسازم ک دوسش دارم باز میره تنها میشم
مال اونم ولی تنهام
بخاطر من داره تلاش میکنه میدونم..آره همش بخاطر منه میدونم..خیلی دوسم داره میدونم
بنظرتون کی دوباره میاد
دعا کنین کنکور قبول شم
دلم برا د
همون پسر ایرانیه که ما دوسش داریم،
به دوستم میگفت این دخترت خیلی خجالتیه.
نتیجه: اخلاقهای شما عوض نمیشن. اصلا تلاش نکنین چیزی رو عوض کنین. ادم خجالتی خجالتی میمونه. ادمها هر روز بیشتر ذاتشون رو اشکار میکنن. ولی یه سری اخلاقهای بنیادی باهاشون میمونه.
دختری در مھمانى ب مھمان گفت،،میخوای عروسکامو ببینی؟
مھمان...آره
دختر عروسکاشو آورد و نشون داد،،،مھمان،کدوم دوسدارى؟حتما این باربیھ
دختر...ن این   مھمان،،،این؟زشته که،،،دستوپاندارھ
دختر....آخه اگه دوسشش نداشته باشم کسی دوسش نداره یدفھ دلش میشکنھ
 
یه جایی میخوندم ینفر میگفت خدا میدونه چی برای بنده اش لازمه همون رو س راهش میذاره.
اگه فقر لازمه اونو در اون موقعیت قرار میده اگه تنهایی برای بنده اش لازمه در موقعیت تنهایی قرارش میده 
فقط باید بگیم حتما لازم بوده که خدا منو تو این وضعیت قرار داده و بتونیم از اون وضعیت درس بگیریم.
شاید لازمه تو این جمع باشم باید یه چیزهایی ازشون یاد بگیرم. جمع تنهایی من که داره به من یاد میده ارتباط با مردم رو به من رشد و بزرگ شدن رو یاد میده .
خوشحالم که اینجا ه
+
اامه پست قبلی:
و حرفای دلتون رو به آدمها بزنین.
حتی اگه یه نفر رو دوست دارین و غرورتون اجازه نمیده
اینکارو انجام بدین.
بهش بگین که دوسش دارین.
بزرگترین منفعت های زندگیم رو بابت این کارم گرفتم.
که به آدمها گفتم که دوسشون دارم یا ازشون خوشم میاد.
دوبار دیگه هم این اتفاق افتاده برام 
یه بارشو مطمئنم 
که از فرط درد خوابم ببره و بی حرکت بشم 
انقدر بد بود که اصن فکر کردن بهشم بهم میریزتم
خواب قشنگی دیدم 
داشتم یه ترانه ی تالشی میخوندم با همه ی اون بالا و پاییناش 
کنار آتیش 
برام سه تار میزد 
و یه دختر بچه ی ۳ ساله شایدم ۲ اگه جثش به من رفته باشه خواب بود توو بغلم.
خوابای من روند نداره 
یعنی یه سکانسِ 
کم حرف و بیشتر تم تیره داره ولی قشنگن انصافا و من دوسشون دارم 
دختر
اسمش رو نبردیم و نمیدون
رفتم پارک و از جاهایی که با هم قدم میزدیم رد شدم. رو نیمکت هایی که این سالها با هم میشستیم نشستم، دو نخ سیگار کشیدم بدون ترس از بوی سیگار گرفتن و بعد برگشتم خونه. با بابا کمی حرف زدم و اون حالا رفته حرم. چقدر دوسش دارم. چقدر آرامشش، اطمینان دادنش و حضورش توی این خونه رو دوس دارم. چقدر صبحا که پامیشم میرم بیمارستان و اون جلوی تلویزیون خوابش برده دلم میخواد بخزم زیر پتو کنارش مثل بچگی هام بخوابم. دیشب دو ساعت و نیم با هم فیلم دیدیم. دوسش دارم. چقدر
پدر نامزد جان ۲ نصف شب زنگ زد بعد قط کرده پیام داده درباره قیمت هر اونس نقره میپرسه
بعد دوباره پیام داده ببخشید بیدارت کردم دستم خوردد
خب حس می کنم که با همه اخلاقای عجیبش دوسش دارم و می تونم باهاش کنار بیام .‌‌...خیلی ساده و مهربونه..
و بنیامینم به رابطه صمیمانه من با پدرش از هر دوسو حسودی میکنه خخخ
 
این روزا یا سرکارم یا ببیمارستان یا خوابگاه،به طور کلی میشه گفت سرم شلوغه،ولی نمیدونم چه مرگیه که وقتی خلوت میکنم با خودم یا  اخر شب وقتی میخوام سر رو بالش بذارم حال دلم خوب نیست...خودم میدونم چرا،ولی کاریش نمیشه کرد...میشه جای کسی که دوسش داری بری سربازی؟نه...پس تو این بیرونی و اون کیلومترها دورتر از همون دوری که قبلا بود ،تو پادگانه...و واقعا یه ساعت در روز حرف زدن کمه واسه این حجم از دلتنگی...
۱. فیلم jumanji: welcome to the jungle ـو دیدم [فیلم قشنگ و بانمکی بود و دوسش داشتم] + فیلم قاعده بازی ـو دیدم [عجیب غریب بود در کل ولی پشیمونم نیسم از دیدنش ]
۲. کلم پلو با ته دیگ کلم + کوفته تبریزی 
۳. بازی kawaii home[بازی خوبیه در کل .. ازوناس ک خونه دیزاین میکنی .. ولی خو هن خیلی باتری میخوره هم فیلت.رشکن میخواد]
به نظرم
 
مردها بر خلاف ظاهر خیلی زمختشون
 
ادمای خیلی دل نازک، محتاج، demanding and needy
هستن.
 
وقتی بفهمن یه دختری دوسشون داره، از همه چیزشون برای اون دختر میگذرن.
 
وقتی ببینن برعکس
دوسشون نداره ولی اونها هنوز دوسش دارن
نابود میکنن خودشون و دور و برشون رو.
 
امروز چادرمو نمیده نماز بخونم. بهش میگم بده عزیزم بعدش بازی میکنیم باهممیگه نه نمیدم نمازت قضا میشه دیر میشه خب باشه بعدش گرسنه مون میشه غذا میخوریم دیگههه
شبا موقع خواب گیر میده که مامان بابا فرار از زندان میزاری، آخه من اون پسره که مایکله دوسش دارم
منم دوست دارم مایکل
یا علی گفتیم و عشق آغاز  شد
امشب گفت یچیزی بگم ؟ دارم حس می کنم دوسش دارم.
خندیدم.
ولی تو دلم فرو ریخت!
اومدم یه سمت دیگه نشستم.
می خواستند چت کنن...
اومدم یه سمت دیگه نشستم.
به خودم گفتم چرا ناراحت شدی؟مگه قرار بود غیر این  باشه؟  بایدم دوسش داشته باشه.
آروم شدم.
رفتم پایین.
یه خورده با دوستم حرف زدم.
همین امروز بهش ماجرا رو گفتم.
خیلی تعجب کرد!
گفت خیلی صبر می خواد...
با بچه ها پایین  بودم. 
اومدم  بالا ،بعد از دو سه ساعت  هنوز دارن چت می کنن. حس بدی
بعضی وقتا دلت میخواد با یکی بری بیرون
بعضی وقتا دلت میخواد خودت باشی و خودش
بعضی وقتا دلت میخواد سرتو بزاری روی شونش
بعضی وقتا دلت میخواد اینقدر ببوسیش که خسته بشی
بعضی وقتا.....
همش توی کلمه " کاش " خلاصه میشه 
و به قول معروف
کاش رو کاشتن ولی سبز نشد
من فکر میکنم هر کدوم‌ از ما درونمون حداقل یکی از شخصیت‌های قصه‌های معروف رو داریم! مثلا کیه که از قصه‌ی شازده کوچولو خوشش نیاد؟ میدونی چرا اینقدر دوسش داریم؟ شاید چون هممون عمیقا میدونیم توی این سیاره تنهاییم. همه درونشون با این تنهایی آشنا هستن و تلاش میکنن وزنش رو بندازن رو دوش یه گل لاغر مردنی و عمیقاً غم چهل و سه بار تماشا کردن غروب رو میفهمن!


ادامه مطلب
سلام 
من دختری ۲۲ ساله ام. مذهبی ام و حجابم همیشه کامل بوده و حتی یه تار موهام هم معلوم نیست، هر چند چادری نیستم. من عاشق شدم، عاشق یه پسر که همسن خودمه و همکلاسمه. البته ایشونم عاشق من هستن و اول ایشون ابراز علاقه کردن از اول من عاشق نبودم .
چند وقت پیش خانواده بنده هم از این موضوع مطلع شدن منتها نمیدونن که منم بی نهایت دوسش دارم فقط گفتن حالا زوده برات و درست تموم نشده، منم قبول کردم و به روی خودم نیاوردم که دوسش دارم و براش میمیرم.
اما نکته این
دیروز از میم برای مح گفتم و تموم شد. هنوز تشنه‌شم... دیشب یه عالمه گریه کردم و قرص خوردم و الان که اول صبحه ولوام و منتظرش..
نمی‌دونم شاید بهتر شد گفتم تا باازیش ندم و منصفانه باهاش باشم.
دوسش داشتم... اونم منو و تقریبا بعد میم اولین فرد مهربون به تمام معنی بود...
کاش بزگرده ‌... ولی خیلی لجبازه و کوتاه نمیاد ... حق هم داره ... اون من رو برای خودش می‌خواست ... بگذریم... اینم یه پایان دیگه بهرحال ...
اگه بخوام از حال و هوای امروزم بگم باید بگم که اتفاقا غروب دلگیر جمعه ها رو از تموم روزهای هفته بیشتر دوسش دارم...
چرا که منو به تفکر وادار میکنه ؛ تفکر به خودم ، به دنیای اطرافم و به عمر در گذرم که در هفته ای که گذشت چیکار کردم؟! 
چه کار خوبی انجام دادم که یک قدم منو به انسانیتم به چیزی که برای اون آفریده شدم منو نزدیک کرده باشه؟!
ثانیه ها در گذرند مراقب‌ قلبمون باشیم که در پس تپیدن های مُمتَدش چه چیز هایی رو بدست میاریم****
۱. با خواهرجان و مامی رفتیم سینما فیلم "جهان با من برقص" [دوسش داشتم .. در عین سادگی و شوخی شوخی راجع به همه چی صحبت کرد و فیلمی بود ک بعدش تورو ب فکر میبرد + جایی که فیلمو گرفتن قشنگ بود ولی چنتا صحنه داره خوب نیس بچه ها ببینن خشونت داره] 
۲. تن ماهی داشتم میدادم ب گربه های پارک مث این cat lady ـا شده بودم ک کلی گربه داشت دورم میچرخید .. گربه سیاهه ام هی میپرید هوا:دی
۳. املت گوشت چرخ کرده + خورشت قیمه ترش 
امروز برای محمد دلم تنگ شده و حدود 3 ساعت گریه کردم.
من سندروم استکهلم دارم احتمالا. 
میدونین محمد مرد خوبی بود. هم میزنم لهش میکنم و کل تقصیر این رابطه رو به گردن خودم میگیرم که همیشه یا بی محلی کردم یا جواب ندادم (تا که بتونم این رابطه رو به نحوی تموم کنم) هم از دست خل و چل بازیاش سالهاست که خسته م. 
هم اینکه دوسش دارم.
گاهی وقتا به خودم میگم کاش مدتها قبل مرده بودم. کاش به جای برادر بزرگم میمردم.
مادر رضایی مادرم کرونا گرفته.........
تستش مثبت شده
مادر نگرانه
دیشب تا دو بیدار بود
هرشب خواب مادرمو میبینم
این حقم نیست بخدا
که بعد از هر خوابی زجرکش شم که ندارمش
که مادر واقعی من نیست
که باید در ارزوی اغوشش بسوزم
ماه
اخ ماه!
میکشه منو اخر
دیشب بحث دختر بود گفنم میخوای چشاش چه رنگ باشه؟
گفت نمیدونم
گفتم من عسلی دوس
گفت اره چشمای منم عسلیه
دلم رفت واسه این جملش
اخ الهی من دور چشای خوشگلت بگردم
نفس من
چقدر دوسش دارم.......
دانلود آهنگ جدید فرشید ادهمی به نام ای دل غاقل
دانلود ترانه شنیدنی ای دل غاقل از فرشید ادهمی با دو کیفیت اصلی به همراه متن موزیک پخش توسط سایت موزیکدل
Download New Song BY : Farshid Adhami – Ey Dele Ghafel / And lyrics
 دانلود آهنگ فرشید ادهمی ای دل غاقل
یه چشم اشکه یه چشم خونه …♪
دلم از دستش دیگه داغونه ولی باز دوسش دارم …♪
چشمم به ساعت گوشم به زنگه
»∵♫✿♫∷«
خودم میدونم قلبش از سنگه ولی باز دوسش دارم …♪
همه چیم اونه اما نمیدونه بی اون دلم خونه بی جونه …♪
تو دلم جنگ
سلام
من یه دخترم سنم بین 20-25 هست، من بیش تر از دو ساله که فردی رو دوست دارم که هم رشته ای هستند ولی بزودی فارغ التحصیل میشن، احساس می کنم شاید این حس متقابل نباشه.
از طرفی با حرکات تابلویی که نشون دادم، الان چند نفر از این علاقه مطلع شدند، و یکی از اون افراد یکی از پسرهای همکلاسیم هست. من چند باری احساس کردم که با وجودی که با هم در این رابطه اصلا و به هیچ وجه صحبتی نکردیم (یعنی مستقیما از زبونم نشنیده، ولی مشخصه که میدونه)، یه حرکاتی زده که من رو
خدایا شکرت خیلی خیلی خیلی زیاد !شاید اگه میشد خیلی خیلی بیشتر!
راستی بگمتـون هرکی رو دوسش دارید خواهشا ابراز علاقه نکنید اونم میذاره میره شمام بدون دوست و یـار میشید :)) ! حالا بعد از این همه مدت دعا میکنم پیامم رو نخونده باشه و من بتونم پاکش کنم ! کاش قابلیت های برنامه ها اینقدر زیاد میشد که میدونستی فلانی از اون بالا پیامتو خونده !
یک چیزی رو من به جودی ابوت خیلی خرده میگیرم
اینکه
درسته
تو از بچگی با ترس و وحشت بزرگ شدی
کلا به خاطر به دنیا اومدنت همیشه مورد تمسخر قرار گرفتی
با حس عذاب وجدان بزرگت کردن
حس خود کم بینی داری
حس میکنی از ادمها پایین تری لابد که اینجوری رفتار میکردن باهات

آدمها رو دوست داری
ترجیح میدی برای کسی که دوسش داری و کلا برای هیچ کس، هیچ دردسری درست نکنی
ولی خیلی خیلی بده که یه پسری تو رو بخواد، خیلی هم بخواد، هر کاری هم انجام بده که تو خوشحال بشی، 
پسر
با فاطمه حرف زدم، از دیشب دلم آروم نمی‌شد.فکر نمی‌کنم تو زندگیم غیر از خونوادم برای کسی این‌قدر نگران بوده باشم.الآن آرومم.قلبم آرومه.چون برای صدمین بار مطمئن شدم فاطمه داره درست‌ترین کار رو انجام می‌ده و کارشو بلده.
آه.قلبم داشت از کار می‌افتاد از شدت نگرانی و این‌که کاری از دستم برنمیاد.
خوشحالم که داره خودشو قوی نشون می‌ده هر چند می‌دونم قلبش شکسته و قرار نیست به این زودیا ترمیم بشه و باید کنارش بمونم.دوسش دارم خی‌لی.
پ.ن : ساعت سه بع
خیلی چیزارو نمیفهمم، یکیشون وجود خودمه. امروز هوا خوبه از همون هواهایی که میخوام، پس چرا حالم خوب نیست، چرا اونطوری که باید باشم نیستم؟ 
من زیاد ذهن خودمو درگیر مسائل میکنم، خیلی زیاد بازم، باید بسته باشم، بسته باشم و اجازه ندم هرچیزی به درونم نفوذ کنه، باید مواظب خودم باشم، مگه من جز خودم کیو دارم، باید مواظب خودم باشم. نباید مسائل و اتفاقای دوروبرم رو زیاد جدی بگیرم، باید به فکر خودم باشم، باید رو خودم حساب باز کنم. باید همونطوری زندگی کن
ما دوست معمولی ایم، اون عاشق یکی دیگستما دوست معمولی ایم، به روی هم نمیاریم احساسمون رو
ما دوست معمولی ایم، از دلتنگیش دارم دق میکنم
ما دوست معمولی ایم، هیچ گزینه ی دیگه ای نیس
شب تا صبح تو بغل هم میخوابیم، ما دوست معمولی ایم
بهم میگه تب داری؟ ما دوست معمولی ایم
دستم رو میپیچم دور گردنش، ما دوست معمولی ایم
واسه دیدنش لحظه شماری میکنم، ما دوست معمولی ایم
دوسش دارم، ما دوست معمولی ایم
ما دوست معمولی ایم، من عاشقش نیستم
برای بعضی از دلگیری ها و دلتنگی ها هیچ چاره ای نیست
درست مثل خونه ویلایی کلنگی که خرابش کردی و جاش آپارتمان ساختی
هرچند که مجبور بودی
هرچند که خونت قشنگتر و بزرگتر شده باشه
اما باز دلت میگیره و برای خاطراتت تنگ میشه..
ولی هیچ وقت نمیتونی برگردی به خونه قبلیت
با اینکه خیلی دوسش داشتی اما نمیتونستی توش زندگی کنی..
تازه میفهمی زندگی پر از تناقضه
دوست داشتنی هایی که نمیتونی نگهشون داری
همه جا حرف از رفاقت و دوست داشتنه،گاها پسری رو به زندگیمون راه میدیم که عاشقانه دوسش داریم،ولی من خودم مث نخود پریدم وسط زندگی یه پسر که رفاقتانه بدجوووور دوسش دارم و هواشو دارم،مهم نیس کی چی میگه ولی خوش صدا ترین رفیقِ جانِ منه،تو سختیا...شادیا...خنده ها...گریه ها...جدایی هاااا تو همشون پیشم بوده و به راحتی میگم از همون درجه یک های روزگاره،پسر طوسیمون که عادت به قهوه ای کردن ملت داره،اسکل پلشت دوست دارم دیوونهههههشب تولدته و حقیقتا فاصله دست
شیر برنج غذای خوشمزه ای هست که خیلی ها دوسش دارن. ولی در ماه رمضون بیشتر یادش میفتیم و درست میکنیم. البته میشه این غذا رو به صورت سرد و به عنوان یک دسر خوشمزه برای مهمونی ها هم سرو کرد.
مواد لازم برای شیر برنج
برنج 2 پیمانه
شیر 8 پیمانه
شکر 1/2 پیمانه
گلاب 1/2 پیمانه
هل 1/2 قاشق چایخوری

ادامه مطلب
شیر برنج غذای خوشمزه ای هست که خیلی ها دوسش دارن. ولی در ماه رمضون بیشتر یادش میفتیم و درست میکنیم. البته میشه این غذا رو به صورت سرد و به عنوان یک دسر خوشمزه برای مهمونی ها هم سرو کرد.
مواد لازم برای شیر برنج
برنج 2 پیمانه
شیر 8 پیمانه
شکر 1/2 پیمانه
گلاب 1/2 پیمانه
هل 1/2 قاشق چایخوری

ادامه مطلب
طرز تهیه شیر برنج
شیر برنج غذای خوشمزه ای هست که خیلی ها دوسش دارن. ولی در ماه رمضون بیشتر یادش میفتیم و درست میکنیم. البته میشه این غذا رو به صورت سرد و به عنوان یک دسر خوشمزه برای مهمونی ها هم سرو کرد.
مواد لازم برای شیر برنج
برنج 2 پیمانه
شیر 8 پیمانه
شکر 1/2 پیمانه
گلاب 1/2 پیمانه
هل 1/2 قاشق چایخوری

ادامه مطلب
من شدیدا آدم مزخرفی در انتخاب بک گراند برای دستگاه های مختلفی هستم... شاید ببینید دوساعت بگردم و ۱۰ تا عکس هم ذخیره کنم ولی ب نتیجه نرسم و هرچی بزارم دوسش نداشته باشم... انگار  درست فیت نمیشه!
من چند ماه پیش پس از گشتن های بی نهایت دوتا عکس خوب پیدا کرده بودم و گزاشته بودم برگراند و با خوشحالی باهاشون زندگی میکردم تا اینکه امروز در اثر یک اقدام داغانی بکگراند هام ب چیز های دیگه ی تغییر پیدا کرد‌..
الان  چیز جدید خوبی پیدا نکردم و ن دیگ اون قبلیا
یک بغل آغوش گرم
و رهایی از زمان
ای فشار زندگی
توی نبض من نمان...

+ یه شعر خیلیییی قدیمی. یهو گفتم بنویسمش :) 
++ دلم میخواست یه برنامه میذاشتن بعضی خواننده‌ها، بعد آدمای معمولی‌ای مثل من میرفتن اونجا و شعرشونو میدادن که اون خواننده بخونه و با صدای خواننده‌ای که دوسش دارن شعر خودشونو بشنون. آهای خواننده‌ها لایو نمیذارین؟ 
+++ ولی با اونایی که زیر خاکن چطور برنامه بذاریم؟ رفتیم اون دنیا چجوری پیداشون کنیم؟ کاش مثلاً پنجشنبه شب بیاد خودش به خوا
قحطی، خرافات، مرگ 
فضاش اولش خیلی ترسناک بود برام به مرور بهتر شد. کتاب خیلی متفاوتی بود برا من و دوسش داشتم. 
 
کدخدا ، ننه رمضان ، رمضان،  پسر مشدی صفر ، اسلام، عباس، اسماعیل، حسنی ، مشدی ریحان ... آدمهایی که خیلی از ما دور نیستن...
 
جمله‌ی خیلی خاصی نداشت، فقط از این تیکه خوشم اومد : 
خاله گفت : خیال میکنی سگ با شستن تمیز میشه؟
عباس گفت : همه‌ی شما خیال میکنین فقط با کشتن تمیز میشه
 
دیدین یه آدمی میاد توی زندگیتون و از حضورش واقعا لذت میبرین دوسش دارین بعد یکبارا میفهمین وقتی کنارشین کارهایی میکنید که از پایه غلط اند   اون لحظه متوجه نمی شین بعدش میبامین که قابل جبران نیست من یه دختر دایی دارم دقیقا همینه خانوادم خیلی تلاش میکنند از من دورش کنن ولی تا الان فایده نداشته و اینبار با حضورش کاری کردم که حدود دا میلیون بهم ضرر زده و بدجور دارم میسوزم ولی مداگ میگم حقت بود باید این بلا سرت میومد تا حکمت دوری ازش رو اینبار بفه
فکر کنم که (این جدیده و حاصل تجربیات دو سه ماه اخیرم)،
یک مرد
وقتی که واقعا یه دختر رو دوست داره
همه زندگی و عمرش و وقتش و همه چیزش رو صرف میکنه که اون دختر رو خوشحال کنه و اون دختر کلا خوشحال باشه.
 
ممکنه سعی هم حتی بکنه که یکمی بهش زور هم بگه،
به دو دلیل:
1. کاری که دختره میکنه ممکنه اون لحظه به نفعش نباشه و پسره نمیخواد اسیبی به دختره وارد بشه
2. مردها معمولا دوست دارن یکمی قدرت و کنترل هم روی دختری که دوسش دارن داشته باشن.
 
من آلام بین کارام پادکست ایده ها از کجا میان استرینگ کست رو گوش کردم و عااالی بود اینم بین این همه ایده که خداروشکر به ذهنم میرسه و فکر کنم جالب بود دونستن علت ایده و اینکه چطور میشه ایده های بیشتری به وجود بیاد و... 
راستی برنامه ریزیم رو به صورت روزانه کشیدم واسه شش هفته مربع مربعی ببینم چطوره. تا الان که خیلی دوسش داشتم(روز اوله). الانم ی محتوا نوشتم میخوام برم قهوه پفی! درست کنم و بعد فیلم وب ببینم. لایسنس انتی ویروسم بعد صد سال خریدم. دیگههه
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.
توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشد
با این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.






param name="AutoStart" value="False">













متن آهنگ حامی لاتاری
 
سقف آرزوت بودم
منی که پهلوت بودم وقتیکه پشت کردی من روبه روت بودم
ب
هیچوقت هیچکس و تو ذهنتون بزرگ نکنید
و تمام محبتتون و پای کسی نریزید
و فکر نکنید اون بهترینِ!
چون وقتی که توقعش و نداری گند میزنه به تمام باورهات... 
پس وسط همه دوست داشتن هات توقع یه رفتار غیرباور هم ازش داشته باش
اینجوری نه اون ادم انقدر برات بزرگ میشه نه خودت انقدر زجر میکشی
اینجور موقع ها یاد ایه قران میفتم... 
خدا تو یه سینه دوتا قلب قرار نداده
این دل فقط حریم خداست.... 
ورود افراد متفرقه اکیدا ممنوع
هرکس هم اومد نباید زیاد دوسش داشته باشم
به آقا میگم از پیشرفت راضی هستی؟
میگه آره بهتره:/
عایا میفهمه ک من دارم خودمو به فارسی سخت این طرف جر میدم؟
چرا پسرا انقدر زود صمیمی میشن!
من تا وقتی کسی عشقم نباشه نمیگم عشقم
تا وقتی تموم سلولهای بدنم دوسش نداشته باشه نمیگم دوست دارم
هنوز ی چند تا سلول مونده خو
+ وقتی آقایی ک ایشون باشه تو زرد از آب درمیاد:)))
آخ آخ آخ! خوبه خودشو لو میده. چ کتابایی ک نخونده جناب تو این سالها
یعنی عاشق این صداقتشم. آدم ته گنداشو میدونه دگ خیالش راحته.
سلام
یه پسر بیست چند ساله هستم، سوال اولم از دخترها اینه چطوری علاقه شون رو به یه پسر نشون میدن؟ اصلا ممکنه از پسری خوش شون بیاد که نمیشناسنش؟، چه قدر احتمال داره خودشون بیان جلو؟، اصلا اگه نیان جلو چه جوری باید بری به دختری که کمترین برخوردی باهاش نداشتی حتی اسمش رو هم نمیدونی پیشنهاد آشنایی بدی و چی باید بگی؟
اصلا چرا من حس میکنم بعضی از دخترها بهم علاقه دارن، نه جذابیت ظاهری آنچنانی حس میکنم نه ملاک های دیگه ای که برای یه دختر ممکن جذاب ب
دیشب خوابشو دیدم، اینقدر واقعی که هنوز حسش می کنم. همه جا همراهم بود ولی با هم حرف نمی زدیم... توی یه باغ، و در شرایط مختلف که یادم نیست. ولی یادمه یه جایی توی محوطه ی همون فضایی که توش بودیم توی صف نماز داشت نماز می خوند و پسرم هم توی صف پشتش بود... یه جورایی هم انگار ماموریت تهران بودم ولی یادم نیست فقط همه جا همراهم بود، با همون پیراهن سفیدش که خیلی دوسش داره... دیشب قبل خواب عکسهایی که تهران با هم گرفته بودیم رو نگاه کردم و با اشک و بغض و بیق
در حالیکه دارم فیلمایی که تازه دانلود کردم رو دسته بندی میکنم یهو به خودم میام و میبینم یه پوشه‌ی پر و پیمون به اسم آ‌ دارم که فیلمای مورد علاقه ش رو بهم معرفی کرده و الحق که همشون عالین! 
یه پوشه دارم به اسم korea! که گیلتی پلژرهام توشه :)))) وقتایی که حوصله ی هیچ چیزی تو دنیا رو ندارم چند قسمتی میبینم و از رنگ و لعاب و روشنیشون لذت میبرم وبه هیچ چیزی فکر نمیکنم و زمان میگذره :)
یه سری فیلم بلاتکلیف مد روز هم دارم! چند قسمتی از بیگ بنگ تیوری رو هم د
بسم الله مهربون :)
سلام! :)
بعد از چند ماه دلم میخواست اینجا بنویسم. فکر کنم آخرین باری که نوشته م درگیر علوم پایه بودم. تموم شد و قبول شدم :)) نگم که چه دوران سختی بود و من میخواستم پنج ترم رو توی یک ماه جمع و جور کنم اما خب پاس شدم بالاخره.
پزشکی قشنگ تر شده، درس ها جذاب تر شدن و من خیلی بیشتر از قبل دوسش دارم. بالین خیلی شیرین تر از درس های خشک و نچسب علوم پایه ست، امیدوارم که بهتر هم بشه :)
فعلا تا اینجا باشه، از فردا بیشتر اینجا مینویسم، شاید هر روز
نیم ساعت میشه که از مدرسه اومدم خیلی خسته ام خیلی...
امروز یکی از بهترین روزها بود ولی فردا از الان میدونم که دو زنگ اول افتضاحه...
خانوم(ٰد)یکی از بهترین معلم هاست خیلی دوسش دارم....
مامان بابام هنوز خونه نیومدن...............................
خیلی وقته بهش پیام ندادم یعنی از وقتی مدرسه ها شروع شده،شاید باهم قهریم و من نمیدونم....دلم براش تنگ شده...بعضی وقتا حسم میگه اون آدمی که من فکر میکردم نیست..................
تو مدرسه با (ل) صمیمی شدم ،سرما خورده بود گفت شاید فردا ن
بعد از اینهمه مدت استرس آزمایش و اینهمه مسائل و مشکلات بالاخره موفق شدیم آزمایش بدیم و مشکلی نبود
اما من خوشحال نیستم. چرا؟
چون مهدی نگران احساسات بینمونه
چون من دوسش دارم اما نمیتونم ابراز کنم
چون گیج شدم. چون گاردم مقابل هر ادم جدیدی ک بهش علاقه مند میشم بسته س
تا وقتی ک دقش میدم
این بار اون نمیخواست توی چت دربارش حرف بزنیم و من اصرار کردم...
و الان تمام ذهنم پر از اضطراب شد دوباره
من ک خودمو کشتم و بهش گفتم بهت علاقه مند شدم
چرا انقدر بنظرش ک
برای خودم و خواهرم و مامانم پالتو دوختم برای یکی که دوسش دارم ولی همیشه یه عالم مهربونی ازش طلبکار بودم هم یه لباس دوختم یه ماشین نمدی با آقا حسین دوختیم از یه بنده خدایی هم که از اونم همیشه طلبکار بودم و متهم میکردم به تبعیض بین من و خواهرم، عذرخواهی کردم. به یه عزیز دیگه ای هم که همیشه  بهش کم توجهی میکردم زنگ زدم و بهش گفتم خیلی برام عزیزه...
 
راهی یادگرفته زندگی خیلی کوتاهه
میشه خوب گذروندش
این مدت که نبودم مشغول اثاث کشی بودم اونم برای بار سوم تو این چند ماه 
زیبا نیست؟ 
خونه قبلی خیلی قشنگ و بزرگ و دلباز بود واقعا دوسش داشتم ولی خب اون زیبای بی وفا مارو دوست نداشت 
دقیقا دوماه تو اون خونه بودیم و الان یک هفته میشه که اومدیم خونه پدرشوهر
خب اینجا محسناتش زیاده ولی بدی هاشم غیر قابل چشم پوشیه 
بگذریم
فقط همینو بگم که چه دهنی ازم سرویس شد تو این مدت با این حجم کار با یه نخودچی که چهار دست و پا رفتن یاد گرفته و فقط مونده از دیوار راس
 
تموم غصه‌ها از همون جایی شروع میشن کهترازو برمیداری و می‌ افتی به جون دوست داشتن تو.اندازه می‌گیریحساب و کتاب می کنیمقایسه میکنیو خدا نکنه حساب و کتابت برسه ب اون جا کهزیادتر دوسش داشتیزیادتر گذشتیزیادتر بخشیدیب قدر ی ذرهحتی ی ثانیهدرست از همون جاست که توقع شروع میشهو توقع شروع همه ی رنجاییِ که ما می‌ بریم
 
!
نگاه کرد به گوشیم... به برچسب ژله ای گوشیم و پرسید چی؟گفتم چی!گفت رفیق شهیدم چی؟من:آها رفیق شهیدم ابراهیم هادیپوزخند زد و گفت ههرفیق شهیدم.... کی بود!؟من:کسی که با دعای توسل تونست حال مریضی رو خوب کنه،انقدر عمیق بود،خیلی مردِ،دوسش دارمنگاه کرد به من و دوباره خندید و سرشو گرفت سمت دیگه!البته به من خندید نه به داداش ابراهیمم.میدونم هنوزم تغییرمو هضم نکرده،هنوزم کنجکاوه، هنوزم میخواد بدونه چی شده،هنوزم میخواد از انکار به یقین برسه،عین خودم! شای
زندگی همیشه یه چیز عجیب داره برای رو شدن. داره که همین چندشب، شب تولدم ساعت دوازدهش از خوشحالی نمی‌دونستم چیکار کنم و ساعت سه و نیم صبحش از گریه و ناراحتی خوابم نمی‌برد. داره که وقتی امروز صبح تویِ اوجِ عصبانیت یه جمله‌‌ای که نبایدو سرِ یه نفر که دوسش داشتم فریاد زدم، تو کمتر از دو ساعت همون جمله و همونجوری از دهنِ یکی دیگه برگشت بهم. داره که من لحظه‌ی اول خشکم زد. داره که این حجم از نبودن انبار شده تویِ تمامِ وجودم. نبودنِ بقیه و نبودنِ خود
دچار شدم شدید همه اس دلم میخاد فیلم و سریال ببینم و از اتاقم نیام بیرون:/خیلییییی بده:/ بعد یه سندرم دیگه هم دارم سه چار قسمت اخر سریالارو نمیبینم و ولشون میکنم :/ترجیح میدم به سبک اصغر فرهادی سریال ببینم:/اون کتاب مارینا ک گفتم رو دوست داشتم،یه کتاب دیگه هم خریدم دختری ک رهایش کردی دیدم همه میخونن به به چه چه میکنن همون اقای فروشنده گفتش ک خوب نیس این کتاب الان ک دارم میخونمش اصلن دوسش ندارم:/حس میکنم پولمو اصراف کردم:/
نظر استادمو دوستاشو دارم میخونم
یادم میاد...
دارم میخندم
اگه استاد بنده خدا میدونست ته وبلاگنویسیه من ختم میشه به بوقول و جغجغه هاش نمیدونم برام متاسف نمیشد ینی؟!
 
شاید اگه... نمیدونم... نمیدونم اونچیزایی که من توی دادگاه دیدم استادم دیده یا نه.... شاید بدترشو مثلا... نمیدونم
یا نه یه دنیای شیک و مجلسی...بعیده ایشون خیلی باتجربه بودن همون موقع هم پخته بودن
پس چرا آخرش من رسیدم به اینجا؟!
چرا حقوقو که دوسش داشتم به خاطر مسمومیت فضایی رها کردم؟!
همین الان همسر و همتا و پسر کوچولوم سوار ماشین شدند تا برن ترمینال.
همتا برای حدود یک ساعت و نیم دیگه بلیط داره.
همدیگرو بغل کردیم و خدا حافظی کردیم.
بعد از رفتنش
نمی دونم چرا یدفعه حالم بد شد
دلم گرفت
یه غم عجیبی اومده سراغم که درکش نمی کنم
حس و حال خوبی ندارم
ناراحتم
نمی دونم به خاطر  چیه
یه غم عجیبی دارم
یخورده  وقت پیش با خواهرم صحبت کردم
می گفت مامان پاش خیلی درد می کنه
می گفت با مادرشوهر صحبت کرده و مادرشوهر گفته منم راضی نبودم گفتم منو کف
دخترک، شاد و پرانرژی بود، چشمه‌هاش برق می‌زد و نگاهش پر از مهر بود. اومد جلو، می شناختمش و خودم رو به نشناختن زدم، گفت من دریام دوست فاطمه. بعد اون همیشه تو کتابخونه ملی میدیدمش، عین که برگشته بود تو کتابخونه ما رو دید و خندید و گفت داداشت :) بغلش کردی تو اینستا دیدم ... به عین گفتم داداش خودش هم ایران نیست و خیلی دوسش داره. ۱۳ دی سالروز بله برون ما و تو این شلوغی های ایران دریا عروسی کرد. شاد و قشنگ، و نصف عکسهاشم داداشش بود. نوشته بود شوق حضور بر
دندان درد، درد دارد!
من شکر خدا و به لطف خدا مهربان و مهمان نواز شدم
تغییر کردم کاملا حس میکنم
این فقط لطف خداست
 
یه برنامه حدیث نصب کردم دوسش دارم امید که بهشون عمل کنم اسمش هست نور
 
با بچه ها کار نمدی انجام دادیم اون جغده کار خانوم ابریشمیه آدم فضایی هم بامدادی امیرعباسه اون عروسک سبز کار آقا امیر
حسین هم یه ماشین نمدی دوخت 
الان همشون دوخت دندان موشی رو یاد گرفتن
علاوه بر اون به جای انجام دادن بازی های بیهوده  و تکریم شانس، تلاش کردن و سا
* این روزها حالم خیلی بهتره از قبل:))
* بالاخره یه تکونی به خودم دادم. کلی نوشتمو یکم از گره های ذهنمو باز کردم..
* تقریبا همه‌ی آهنگای غمگینمو پاک کردم و قول دادم به خودم که دیگه آهنگی گوش ندم که حالمو بگیره:))
* واسه درس خوندن هم اقدام کردم:)) البته با کمک تو
* دیگه بگین نت‌هارو وصل کنن دیگه:! در فراغِ نت سوی چشمانمان رفت (اشاره به حضرت یعقوب و یوسفَش:/ )
+ حس می‌کنم قالب جدید یکم ناجوره! ولی دوسش دارم:|
برای هزارمین بار همه جارو چک میکنم
ولی خبری نیست ک نیست
مگ میشه اینهمه انتظار الکی باشه؟
مطمئنم ک نیست
قلب من دروغ نمیگه
پس هزار بار دیگه هم چک میکنم
هزار روز دیگه هم منتظر میمونم
چیری ک باید بشه میشه!
+ بقول غزالیات منم چند وقته همش ساعتارو جفت میبینم
خرافاتیش میشه اینکه یکی ب یادته
هرچی باشه حس خوبی ب من میده
دیوونه ای مث من همه چیزو ب فال نیک میگیره
چقدر این دیوونگی قشنگه :)
+ دوقلوهای زمانی خیلی تعبیر و تفسیر قشنگیه از غزالیات
دوسش داشتم
برای هزارمین بار همه جارو چک میکنم
ولی خبری نیست ک نیست
مگ میشه اینهمه انتظار الکی باشه؟
مطمئنم ک نیست
قلب من دروغ نمیگه
پس هزار بار دیگه هم چک میکنم
هزار روز دیگه هم منتظر میمونم
چیری ک باید بشه میشه!
+ بقول غزالیات منم چند وقته همش ساعتارو جفت میبینم
خرافاتیش میشه اینکه یکی ب یادته
هرچی باشه حس خوبی ب من میده
دیوونه ای مث من همه چیزو ب فال نیک میگیره
چقدر این دیوونگی قشنگه :)
+ دوقلوهای زمانی خیلی تعبیر و تفسیر قشنگیه از غزالیات
دوسش داشتم
قوانین همه جا هستن و بعضیهاشون غیر قابل شکستن!
قوانینی هستن که ثبت نشدن اما یک منطق بزرگ پشتشونه
یک منطق درست و غیر قابل انکار که بهت میگه
میتونی دوسش داشته باشی اما فقط توی دلت
قبلا هم شنیده بودم بعضیهارو میشه دوست داشت اما نمیشه باهاشون زندگی کرد
معنی اون نمیشه حالا برام روشن شده
شکافها تا توشون نیافتادی کوچیکن اما وقتی بیافتی تازه میبینی چقدر عمیق بودن
میشه بیرون شکاف بود و خاطرات خوب داشت
یا پشت کرد به منطق و افتاد توش و یه جهنم بی انتها
دلبر خوبی؟
بیخیال، بیخیال چیزاییکه باب میلت نیستن،این روزاهم میگذره و تموم میشه میره،
چندماه مونده؟ فقط7ماه. فقط 7ماه مونده دلبر. پس 7ماه تحمل کن باشه؟
این 7ماه که تموم شه همه چی درست میشه.
دراز2 شده بهترین دوستت؟ ایول بهش. دوسش دارم. خیلی مهربونه.
پدر؟ پدر نه تعادل داره و نه کسی قبولش داره. پس بیخیالش. بیخیالش شو و به هیشکدوم از کاراش توجه نکن.
دایی؟ اگه تو قبول شی همه چیو فراموش میکنه و میبخشتت.
تقریبا یه سال دیگه همه چی تموم میشه پس فقط 7ماه تلا
  دانلود آهنگ اشوان – بخند

Download New Music Ashvan – Bekhand

 



 

دانلود آهنگ اشوان بخند


دانلود آهنگ اشوان بخند
 

متن آهنگ اشوان با نام بخند

 


اگه یه دیوونه یه فقیر بی خونه
تو اوج درد و رنجش میخنده میخونه
اگه تو اوج دردی خدا رو حس کردی پس بخند آره بخند
تو برو زیر بارون نگاه به این و اون نکن و دستتو بگیر رو به روی آسمون بخند چشاتو ببند
برو پیش مادرت فکر کن این باره آخره بگو که دوسش داری همیشه تا آخرش خندید توام بخند
تو برو زیر بارون نگاه به ای
جمعه دچار حسادت شدم.... حالتی که به شدت  ازش بدم میاد ولی گاهی بدجور به سراغم میاد...
جالب اینجاست نسبت به کسی این حسو داشتم که خیلی دوسش دارم ....
وجالب تر اینجاست نسبت به مسئله ای که تو ذهن خودم شکل گرفته ، پیشروی کرده و نتیجه گیری شده....
بعد از مدتها تو جمعی قرار گرفتم که درکنارشون بودن باعث استرسم میشد و این بیشتر به حسادت من دامن میزد....
از اینکه حرفی برای گفتن در این جمع داشتم ولی نمیخواستم با بیانشون باعث جلب توجه بشم ناراحتم نمیکرد چون میدون
دیروز که داشتم بیهوده توی فضای مجازی میچرخیدم یکهو با این پست سوالی مواجه شدم" اگه به گذشته برگردی، کدوم اشتباهتو تکرار نمیکنی؟" جواب من حاضر بود. چند کلمه ی ناقابلی که شاید بهاشو بد پرداخته بودم. کامنت هارو باز کردم تا هم جواب سوال رو بدم و هم کامنت های دیگران رو بخونم. شاید یک چهارم این کامنت ها با من هم عقیده بودند. " اگه به گذشته برگردم، هیچوقت به بعضی از ادما اعتماد نمیکردم و به بعضی از ادمای بی ارزش بیخودی بها نمیدادم" ولی از نوشتن جوابم د
چقد برام عجیبه ک از اشتباهات بقیه ب راحتی میگذرم بعد همون بقیه ب خاطر ی چیز مسخره خودشونو واسه من میگیرن و کلاس میذارن..خدایا چرا دنیا برعکسه؟
تازگی ها نمیدونم چرا قلبم اینقد بد میزنه..هی تاپ تاپ میکنه محکم..الان دقیقا فهمیدین قلبم چش شده یا بیشتر توضییح بدم؟؟؟ داداش محمد حسین رفت دیروز ساعت دوازده..البته بردادر شوهرمه اما مثل داداش نداشتم دوسش دارم براش شیرینی کشمشی هم پختم ..خوبه وقتی بمیرم همه یاد شیرینی هام میفتن آخه هنر دیگه ای ک ندارم..ب
وقتی دارم با عکسای پروفایل و پستام باهاش حرف میزنم
ینی هنوز دوسش دارم
ینی هنوزم تو فکرمه
ینی هنوزم تو دلمه
ینی هنوزم نمیتونم قبول کنمو امیدوارم به این که درست شه
ینی دارم خودمو بقیه رو گول میزنم که بیخیالشم
وگرنه یه چیزی که تموم شده برام ،تموم شد رفت....
لعنت به من
لعنت به تو
لعنت به این عشق عمیقی که تو دلم کاشتی
طعم لبخندو ازم گرفتی لامصب.......
نوشت
"من یه وقتایی راحت نیستم بهت بگم بریم بیرون
میدونم تو دلت میخواد بریم بیرون
ولی میدونم به هر دلیلی رو مودش نیستم
میفهمم ک ناراحت میشم از اینکه میدونم تو میخوای باشیم با هم ولی نمیام،اما ترجیح میدم فیک نکنم چیزیو ک طولانی مدت عمیق بمونه رفاقت بینمون
روش احمقانه ایه شاید..
ولی الان خیلی بیشتر از قبل حتی باهات راحتم و خیلی بیشتر احساس نزدیکی میکنم"
گف ولی تو نرین 
خواستم بگم تو نریدی فقط ترسیدی 
به جاش گفتم اون ریدنا هم لازم بود..
.
.
میدونی؟
خب، دختر پشتیه. 
دختر خوبیه. 
شاید بهتر باشه بهش یه اسم بدم... خانوم الف؟ خوبه فکر کنم.
آره، خانوم الف از اول سال پشت سر من می‌شینه. 
یادتونه؟ همونی که گفتم عاشق محسن ابراهیم‌زاده‌ست.
اولا فکر می‌کردم شوخیه، ولی این بشر جدا و حقیقتا عاشقشه. 
بچه‌ها هم نقطه ضعفشو می‌دونن، اذیتش می‌کنن. عصبانی می‌شه اگه جلوش بگن محسن. یه بار کلی سرش داد زد که مگه فامیلته یا چیزی که این‌جوری صداش می‌کنی؟ بگو آقای ابراهیم‌زاده! به خدا فکر می‌کردم شوخیه، اما
وقتی ناراحتی تصمیم نگیر
وقتی دیر میشه عجله نکن
وقتی یکیو دوسش داری زود بهش نگو بذار خودش بفهمه
وقتی خیلی خوشحالی به کسی قول نده
وقتی یکی دلتو شکست سر یکی دیگه تلافی نکن
وقتی بغضت گرفته پیش هرکی گریه نکن شاید همون دشمنت باشه از ته دل خوشحال بشه
وقتی با یکی قهر کردی پشت سرش حرف نزن شاید دوباره بخوای باهاش دوست بشی
و آخرش اینکه اگر خودت دلت پاکه,
فکر نکن همه مثل خودتن .!
Open Commentsمشاهده مطلب در کانال
انقدر امسالو بد شروع کردم ک اصلا دوسش ندارم
اون از شرایط افتضاحی ک با مهدی برام پیش اومده و هرلحظه منتظرم همه چیزو تموم کنیم.... تا دم سال تحویل بیدار بودم ولی قبلش خوابیدم. چون برام بی معنی ترین کار دنیا بود انتظار برای تحویل سال
دیشب تا صبح خوابم نبرد.... ساعت ۴ونیم ک بزور پلکام تازه سنگین شده بود با صدای جاروی رفتگر بشدت از خواب پریدم
امروز هم ک مثلا ۱ فروردین باشه حالم داغون بود.حرفای بقیه آزاردهنده.استرس دادنای مامان نابود کننده...
و بعدم را
من یه دوست مجازی داشتم یه زمانی باهم خیلی حرف می‌زدیم و خیلی دوستش داشتم اما از یه جایی به بعد کمرنگ شد دوستیمون و هرازگاهی میاد تو گروه حرف میزنه و میره یهو. چند وقتیه از بلاکی درآورده مارو (چند نفرمونو بلاک کرده بود سر یه موضوعی) دلم میخواد بهش پیام بدم اما نمیشه حس میکنم شاید دلش نخواد حرف بزنه باهامون. (یه زمانی در حد کراش زدن دوسش داشتم اینقدررر زیاد بعد فهمیدم یکی دیگه رو دوست داره بیخیال شدم و دوباره کراشای تو سریالا و فیلمامو در آغوش گ
+امروز رفتیم پیست فریدون شهر، خیلییی خوش گذشت. با تیوب اومدیم پایین و برف بازی و عکس و اینا، بعدشم ناهار خوردیم و خسته خسته اومدیم خونه. خوب شد من صبح یه سری کارامو انجام دادم چون بعدش دیگه حسش نبود اصلا. حالم خیلی خوبه خداروشکر :)
 
+پریروز رفتم یه کیف واسه عیدم خریدم که خیلی دوسش دارم و مدلش مده. بعدشم یه براونی شکلاتی پختم خوردیم. روز قبلشم پارچه مانتوم رو دادم خیاط بدوزه. 
 
+راستی کتابای عزیزی که سفارش داده بودمم رسید. دیگه هم برم یه ذره سایت
یه کارتونی هست به اسم "چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم"
یه دختر و یه پسر تو کارتون هستند که هرکدوم سوار بر اژدهای خودشون دارن پرواز میکنن. دخترک داره نگاه میکنه
یهو با لبخندی شیطنت آمیز میگه: ببین چقدررررر دوسشششش دارهههههه
میگم: دوسش داره؟ چرا؟
میگه: بهش گفت از من دور نشو   (دختر و پسره ناگهان وارد یه منطقه خطرناک شده بودند پسره به دختره گفته از من دور نشو)
میگم : چرا خب گفته ازش دور نشه دختره؟
میگه: چون پسره نمیخاد دختره به خطر بیفته
میگم: عه چه

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

اخبار پزشکی